سفر شمال 26 ماهگی
سلام عزیزه دلم خانومم
وای که چقدر تو فهمیده و خانوم شدی . هر روز بهت میگم مامان میدونستی من به داشتن همچین فرشته ایی افتخار میکنم توام میخندی واسم و میگی میدونم . آخ فدای دونستنت . چهار روز رفتیم شمال چه هوایی به به چون فصل امتحانات بود جاده خلوته خلوت و هوا شمال خنککککککک من یه عالمه لباس تابستونی برات برده بودم ولی شبا مجبور بودم بهت لباس درست حسابی بپوشونم سرما نخوری . الهی فدات شم میگفتی مامان لباس بپوشون دو باره سرما نخورم مریض شم . وای قربونت برم فهمیده من از الان نگران سلامتی خودتی آفرین باهوشم . خیلی خوش گذشت سفر شما حسابی از آب و گل دراومدی و واسه خودت خانومی شدی دیگه اصلا مامان باهات تو مسافرتا اذیت نمیشه سرت به کارای خودت گرمه و بازی میکنی .
این دفعه یه دل سیر بردمت دریا و آب بازی کردی طبق معمول با عمو سهیل و مهدی و خاله ستاره و مهلا رفتیم . ویلا دقیقا لب آب بود و شما تا چشمات و باز میکردی میرفتی کنار ساحل شن بازی . راستی نی نی خاله مهلا ایشالله ماه دیگه به دنیا میاد یه پسر گل که هنوز اسمش معلوم نیست از این به بغعد میشه همبازی تو تو مسافرتا .
اینم عکسای شمال شاهزاده خانوم ما :
این عکس پایینی بدجوری عاشقشمممممممممممممم
اینجا تو کافه هتل مروارید خزر برا خاله ستاره تولد گرفتیم و سورپرایزش کردیم چقدرم به تو و چسبید گلمممممممم :
اینم آنیسا و کیک :
چقدررررررررررررررررررررررررررررر این مسافرت خوش گذشت