بازی کردنای دخملم
سلام عزیزه دلم ببخشید انقدر سرم شلوغه نمیرسم بیام وبلاگت گلکم .
با یه عالمه عکس امروز اومدم . از کارای جدیدت بگم : یاد گرفتی اسباب بازیاتو بگیری تو دستت عسلم و یه عالمه باهاشون بازی کنی از صداهاشون ذوق زده میشی ولی بعد یه ربع ازشون خسته میشی و شروع میکنی جیغ زدن و گریه کردن که من باید تندی بیام بغلت کنم تا آروم شی عشقممممممممم .قربون غر غرات برم من. اینم عکس بازی کردنات :
عاشق این موشه ایی . وقتی تازه تو دل مامانی بودی حتی نمیدونستم دختری یا پسر با دایی سهراب رفته بودیم شهر کتاب اینو برات خریدم . انقدر باحال صدا میده :
اینم خاله مهلا برات خریده . اولش خیلی خوشت میاد ولی 5 دقیقه که میگذره شروع میکنی سرش داد کشیدن بیچاررو :
اینم توپ مورده علاقت خاله نرگس ( خاله بابا ) برات از آلمان فرستاده گلم :
راستی بابایی هی شمارو دمر میکنه رو شکمش شما هم کلی دست و پا میزنی و عشق میکنی حتی در حال گریه باشی بابا تا اینجوری میزارتت آروم میشی .جفتمون عاشق این قیافتیم شررررررررررررر من . دوست داریم قورتت بدیم وقتی این شکلی میشی :
آخخخخخخخخخخخخخخخ قربون اون آب دهنت برممممممممممممم من که جدیدا همش سرازیره :
اینم چند تا مدل از خوابیدنای دختر گل من :
راستی مامانی عادت داره وقتی میخوابی اینطوری دستاتو میگیری . آخ قربونت برم من . بابایی میگه ( دخترم استرس داره )
این مدلتو من عاشقشم :
بیشتر مواقع هم اینطوری میخوابی :
خلاصه با وجود نازنین تو زندگیمون همیشه این شکلیه