عشق ما آنیساعشق ما آنیسا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

♥♥آنیسا فسقلی♥♥

شهر کتاب و پارک و دکتر

1391/5/24 23:38
نویسنده : سمیرا
880 بازدید
اشتراک گذاری

امروز بعد از ظهر بردمت برای چکاب ماهانت عزیزم . دکترت خیلییییییییییییی راضی بود خدارو شکر گفت فعلا لازم نیست براش غذا شروع کنین تا ماه دیگه ولی من چون عاشق غذا دادن به توام گفت حریره بادوم و فرنی اشکال نداره. فطره آهنتم شروع کرد گل من. حالا سره وقت جدول رشدت و از روز اول تا الان برات مینویسم .

بعدشم با بابایی رفتیم شهر کتاب . ماشین و که پارک کردیم یه پارک اونجا بود هوس کردیم یه کم قدم بزنیم بعد بریم شهر کتاب توام انقدر ذوق کرده بودی از دیدن فواره ها که نگو . هر کاری کردم نتونستم ازت عکس بندازم همش به فوارهها نگاه میکردی .

اینم عکست تو پارک که همش حواست به فواره ها بود :

بعدشم رفتیم شهر کتاب من برای شما 3 تا کتاب خریدم ایناهاش :

انقدر لالایی های خوشگلی توش داره دوتاشو مینویسم برات :

لا لا گل بادوم

نمیگیره دلم آروم

آخه باباتو رنجوندم

شدم یک کفتر بی بوم

هوا ابری شده سرده

نمیبینی چه حیرونم ؟

اگه الان بیاد از راه

به اون میگم پشیمونم

نیشخند

 

لالا لالا گل لیمو

مامان چشم و مامان ابرو

مامان با برق چشمونش

بابارو میکنه جادو

بابا خوب میدونه مامان

توی چشماش چیا داره

میشه جادوی این چشما

به جای نه . میگه آرهههههههههههههه

تشویق

خیلیییییییییییییییییی باحالن

توی این هاگیر واگیر تو شهر کتاب نمیدونم یه دفعه تو این موجود و از کجا پیداش کردی صافم بردی تو دهنت برگشتم دیدمت میخواستم قورتت بدم سریع از دستت گرفتم ولی قبلش یه عکس ازت گرفتم چشمک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

soli مامان ادرینا
25 مرداد 91 2:10
قلبونش بشم این دخملمون کتاب دوست دالههههههههه افرین به مامی .. خیلی ناز میشی زرد بهت میادااااااااااااااا
نرگسی
25 مرداد 91 5:40
سلام خوبی عزیزم // میام همیشه بهتون سر میزنما .. دیگه نمینویسم تا نی نی بیاد اگه خدا بخواد البته .. التماس دعا دوستم ..
نسترن(یک عاشقانه آرام)
25 مرداد 91 8:43
ای جان چه خوش گذشتههههههههههههههههه همیشه به گردش و تفریح ایشالا
نیلوفر
25 مرداد 91 11:05
سلام وای که من میخوام قورتت بدم،مامان جون لطفا براش اسفند دود کنید خوشگل خانوم آخه این چیه گذاشتی دهنت عزیزم،منو کلی ترسوندیا ایشالا همیشه خوش و خرم باشی خانوم طلا.
ميترا
25 مرداد 91 13:01
قربون شكل ماهش برم...ناز و مهربون خدا حفظش كنه
moji
25 مرداد 91 13:22
:d eyb nadare unayi ham k goftam vaghean rast goftam shoma vaghti tu donyaye majazi injuri asheghe dokhtaretun hastid donyaye vaghei k dg gheyre ghable tosife. afarin dare. kam didam injur mavaredi ro... movafagh bashid. ba arezuye salamati baraye dokhtare ghashangetun va shoma
مریم جون
25 مرداد 91 15:33
وای آنیسا.................خاله جون چی میخوری؟ خداروشکر که وزن گیریت خوبه ایشالا همیشه سالم باشی
مامان آیهان جون
26 مرداد 91 12:18
وای آنیسا جونم چه خانومی شدی، ماشاءالله... چه لالایی های خوشگلی
الهه مامان رادین
26 مرداد 91 15:33
ایشالا همیشه سلامت باشی آنیسا جونم...خداروشکر که همه چی خوب بوده.....ایشالا که خوش غذا باشه آنیسا جیگر
مامان مانی
26 مرداد 91 16:30
سلام عزیزم خوبی؟ دلم برا انیسا جون حسابی تنگ شده بود وای خوشگلم چقد بزرگ شدی چه عکسهای نازی گرفتی می بوسمت خاله
عسل
26 مرداد 91 22:18
سلام.این لالایی ها بیشتر به درد مامان و بابا می خوره تا بچه.ولی وبت با حاله.اینم یه کادو به انیسا جون
soli
27 مرداد 91 13:52
سمیرا جونم کلوپ سحر حذفیده ... پیداش کردی واسم ادرسشو بزار ... انیسا جونمو بوسسسس
مامان نفس طلایی
27 مرداد 91 23:46
چه باحال کتابات ... پی می خوری؟
مامان نیره
28 مرداد 91 9:43
پیشاپیش عید فطرتون مبارک و نماز و روزههاتون قبول باشه.
نایسل جون
28 مرداد 91 21:04
من هم خیلی حالم خراب شد سمیرا جونم خدا خودش کمکشون کنه عزیزممممممممممممم خاله فداتت شهههه اون چی میخوری
مامان ترانه
30 مرداد 91 13:00
آنیسا چینی شده ههههههههههههههههههه چینی ها جک و جونور میخورند خاله جون شما همون حریره رو بخوری کافیه فدات شم