تولد 7 ماهگی
عزیزه دلم ببخشید که دیر به دیر آپ میکنم وبلاگت و آخه اگه بدونی تو وروجک چقدر شیطون شدی نفسم . بزار از کارای جدیدت بهت بگم خانومم
این چند وقته همش باید چشمم بهت باشه آخه گل من همه جارو میگیری و میری بالا اگرم جلوتو بگیرم داد میزنی و گریه میکنی .
تو روروک یه ربعه حوصلت سر میره چون نمیتونی کشف و کوشوفات کنی نفسم .تو تاپتم نیم ساعته حوصلت سر میره خلاصه این چند وقته همش آنیسا بدو مامان بدو وروجک من .
عاشق لب تاب و سیم و دستمال کاغذی و موبایل و کنترل تلویزیونی 1000 جور اسباب بازی رنگ وارنگ بریزم برات اینارو به همه چی ترجیح میدی .
جدیدا عین فرفره چهار دست و پا میری و کل خونرو زیر و رو میکنی خلاصه شیطونی شدی برا خودت جیگری .
عاشق باباتی و شما اولین کلمه ایی که گفتی بابا بود نمیدونی بابات چقدر ذوق کرددددددددد همش تو چشش نگاه میکنی و بابا بابا میکنی . ماما هم میگی البته فقط وقتی گشنته و خوابت میاد و داری گریه میکنی تو خوشیات فقط فقط بابا بابا میگی وروجک بابایی.
همش میخوای از غذا خوردن فرار کنی کشتی منو به خدا آنیسا همش غذا میپزم برات جور واجور بلکه خوشت بیاد آخرشم میریزم دور مامانی انقدر مامان و اذیت نکننننننننن به به بخور بزرگ شی خانومی.
از دندونتم که فعلا خبری نیست خیلی داره اذیتت میکنه لثتم باد کرده ولی هنوز این مروارید کوشچولوت خودش و نشون نداده . دندون بد انقدر دخترمو اذیت نکن .
مامانی فدات شه هفته پیش بابا سرماخورد بعد مامان سرما خورد بعدشم کوچولوی معصوم من سرما خورد انقدر ناراحت بودم که نگو هرچی مراقب بودم تو نگیری بلاخره گرفتی 2 روزم تب داشتی و بی حال بودی بمیرم برات فرشته کوچولوی من.
خلاصه هر روز که بهت نگاه میکنم و بزرگ شدنت و پیشرفتاتو میبینم میفهمم خدا منو و بابایی و خیلی دوست داشته که همچین فرشته ایی رو بهمون هدیه داده .
آنیسام . دخترم . زندگیم خیلی خیلی دوست دارم جونمو برا تک تک نفسات میدم مامانی . عاشقتممممممممم
اینم عکست همین 1 ساعت پیش ازت گرفتم .برده بودمت تو تختت بخوابی ساعت 12 شب بود و تو تازه شیطونیت گل کرده بود قربون خنده هات بشم مننننننننن
اااااااااااااا مامان انقدر عکس نگیر دیده خوابم میاددددددد
دوست دارم نخودچیه منننننننننننننننننننننننننننننننننن