نی نی من اینجا 7 ماه و نیمشههه

1390/12/17 19:51

نویسنده : سمیرا

1,232 بازدید

اشتراک گذاری

همه هی بهم میگن اگه راست میگی عکس الانت و بزار . میخواین بهم بخندینننننننننننن؟ پیمان همش تو خونه میگه پرنسس فیونای من گریه آخه خیلی توپولی شدم . این عکسم واسه یه ماه و نیم پیشه . تازه الان بدترم شدم ولی عکسشو نمیزارم آخه خجالت میکشمممممممممممممم افسوس

راستییییییییی الان که داشتم تو اتاق وب گردی میکردم یه دفعه دیدم صدای جیغ یه خانومه میاد رفتم دم پنجره دیدم با شوهرش دعواش شده . شوهرشم نی نیه خانوم رو که 1 یا 2 ماه داشت و گرفت داشت میرفت . زنه التماس میکرد جیغ میکشید میگفت : تو رو خدا بچم و بده اونم یه دونه گذاشت تو گوش خانومه و رفت سر کوچه . خانومه هم همش خودش . میزد . الان یه ساعته انقدر گریه کردم باورم نمیشد اصلا . حالم خیلی بده سر درد گرفتم

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (46)

مامان نفس طلایی
16 اسفند 90 23:39

عزیزم بعد از امدن نی نی نازت دوباره لاغر میشی ... به فرشته ی توی دلت فکر کن ... اخ که چه حس نازی داری

نرگسی
16 اسفند 90 23:40

به نظر من اصلا هم نباید خجالت بکشی عزیزم ... خیلیا مثل من آرزو دارن که مثل تو تپلی بشن و حتی از این بدتر ..

نسترن
16 اسفند 90 23:43

اول الناز اول شدم نه بابا اصلا هم چاق نشدی عزیزم اینا بیشترش ورمه انشالله چندروز دیگه که نازگلم دنیا اومد میشی مثل اولت پرنسس دیانا

به نطرم همه جوره خوشگلی و ماهی

نسترن
16 اسفند 90 23:50

الهی بگردمت اصلا نترس ببین سمیراباور کن اصلا دردی که به نظر من بقیه میگن و گنده میکنن رو نداره مطمین باش دردش شیرینه اگه طبیعی زایمان کنی اگه هم سزارین کنی که اصلا سختت نیست بعدهم با استراحت خوب میشی ولی به نظرمن اگه جوجو وضعیتش خوبه طبیعی زایمان کن

مامان آرشیدا قند عسل
16 اسفند 90 23:55

سلامممم همچین خیلی هم لپ توپولو نیستی هان زیاد غصه نخور پس اگه منو ببینی چی میگی تازه بعد 16 ماه هنوز به وزن قبلیم برنگشتم

ولی عوضش یه عروسک مهربون داره انقده نازززززززههههه که نگو دوست داشتی بیا پیشمون.

نایسل
16 اسفند 90 23:59

به نظر من خیلی نازییی خصوصا شکمتتت وایییییییی دوست دارم کلی هم واست دعا کردم عزیزز دلم

جوجوهای مامان و بابا
17 اسفند 90 0:01

سلام خاله.چه خوشملی.هم تو هم نی نی جون.

نایسل
17 اسفند 90 0:02

منم لینک میکنی سمیراا جونی به این فکر کن بعد نی نی ات میاد تو بغلت وای واییی خوب بگو بیهوش کاملت کنن گلمم

نایسل
17 اسفند 90 0:02

اسمشو میخوای چی چی بزاری!!!

آسمونی ها
17 اسفند 90 0:09

عزیـــــــــــــــــــــــــــــــــــزم خیلی حس قشنگی داری نه؟ اینم یه دوران از زندگیه دیگه اصلا هم زشت نیست به نظر من خیلی هم لذت بخشه. جونم

نایسل
17 اسفند 90 0:15

خب حیف او شیکم قلبمت ننیسسس من که بودم کلی با افتخار میدادمش جلو این ورو اون ور میرفتم آخه عشقم توش بوددد وای کاش منم مثه تو بودم

مریم
17 اسفند 90 0:15

منم می خوام

حتما دوباره مثل اولت خوشگل میشی هرچند الانم خیلی خوشگلی

مامان نفس طلایی
17 اسفند 90 0:22

عزیزم نترس توکل بر خدا من حتما برای زایمان راحتت دعا می کنم توم اون موقع اگه دوست داشتی واسه من دعا کن .. انشاالله چند روز دیگه فرشته نازت و بغل می گیری ... هوراااا چقدر به دخمل نازت نزدیکی

مامان نفس طلایی
17 اسفند 90 0:24

راستی یادم رفت : چقدر بده این دعوا هااااااااااا خدا خودش مشکلشون و حل کنه اما سمیرا جون غصه نخور اصلا برات خوب نیست خودت و مشغول یه کار دیگه کن

نسترن
17 اسفند 90 0:26

اولا چرا تو گریه کنی بعضی ادمها به بچه خودشون هم رحم نمیکنند چه برسه به اعصاب بقیه پاشو الان وقت گریه نیست واست خوب نیست بعد هم دوستی واسه این موقع هاست که به فکر هم باشیم دوستت دارم بوسسسسسسسس

جوجوهای مامان و بابا
17 اسفند 90 0:29

ممنون اومدی پیشم سمیرا جونم.کی جوجوت بدنیا میاد؟

آسمونی ها
17 اسفند 90 0:47

دعا میکنم زایمانت به موقع باشه و خیلی خیلی راحت تر از اون چیزی که فکرش رو میکنی . . . نذار افکار منفی بیاد سراغت و روت تاثیر بذاره لطفا لحظه زایمانت به یاد من و همسرم هم باش و ما رو هم دعا کن. بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوس

آسمونی ها
17 اسفند 90 0:47

مامان پارسا قند عسل
17 اسفند 90 1:00

عزی دلم.الانش هم خوب و خوش تیپی. خدا از اون مرد نامرد نگذره.ولی تو غصه نخور.به این فکر کن که چند روز دیگه جوجو کوچولوت دنیا میاد.عاشقشم

نایسل
17 اسفند 90 1:18

از طرف من اول انگشتت رو بوس کن یه بار بزار روی شیکمممممممتتت 1بارم روی لپت خدا خودش بهت صبرو توانشو میده مطمئن باششش

نایسل
17 اسفند 90 1:21

از طرف من اول انگشتت رو بوس کن یه بار بزار روی شیکمممممممتتت 1بارم روی لپت خدا خودش بهت صبرو توانشو میده مطمئن باششش راستیییی دختر مثه من متولد مه اسفند میشه وایییی فکررر کننننننن من خیلی ماه تولدمو دوس دارم توی ماه ها بهترینه

مامان پسر خرداد
17 اسفند 90 8:14

فقط فقط به این فکر کن تا چند روز دیگه یه فرشته تو بغلته و لحظات شیرین شیرین شیرینننننننننننننننننننننننننننننن میشه

مواظب خودت باش

الهه مامان رادین
17 اسفند 90 11:03

سلام دوست من... روزای آخر چقد سخته چون میخوای زودی فرشته کوچولو رو بغل بگیری هههههههههه

مامان آینده ( آرزو)
17 اسفند 90 11:24

سلام عزیزم من بار اوله که اومدم وبلاگت خیلی جالب بود مخصوصا وسایل فسقلیت من که دلم میره واسه وسایل نی نی .... راستی شکمتم تو این عکس با مزه اس ... ایشاا... که نی نی سالم پا توی این دنیا بذاره منتظر خبر بعدی از نی نی ات هستیم .. اومد عکساش یادت نره ........؟ دوست داشتی پیش ما بیا .......؟ نظر یادت نره ممنون

مامان دخملی
17 اسفند 90 11:27

سلام عزیزم چقدر بامزه شدی من از صورتت خیلی خوشم میاد من و یاد یکی از دوستام میندازه که الان ازش دورم .عزیزم دوست دارم بانمک من . من لینکت کردم دوست داشتی لینکم کن این بوس واسه خودت و نی نی

مامان آرشیدا کوچولو
17 اسفند 90 12:37

عسسسیسسسسسم وای نازی خیلی با شکوهه اون موقع که ببینیش تمام دردهات یادت میره سعی کن از دردهاش هم لذت ببری واقعا لذت داره حتی دردهاش

به نطر خیلی قوی تر از این حرف ها به نظر میرسید

هزار تا بوس برا فسقلی

مامان بهی
17 اسفند 90 13:15

سمیرا جونی دوست عسیس این روزا بیشتر مراقب خودت باش گلم اصلا نگران نباش عسلی ایشالله که همه چی خوب پیش میره راستی اصلا خجالت نداره چون هیکلت با اینکه حامله ای خیلی توپ والا زن عموی من تو یه وضعی بود بخدا ترسیدم حامله شم

ولی شما نه خیلی خوبید

دوست دارم هوارتااااااا

مامان دينا
17 اسفند 90 13:26

سلام خانومي،زياد شممت معلوم نيست بيشتر رفته تو پهلوات من كه حسابي شممم زده بود جلو وللي حالا خيلي قشنگ همه چي رفته سر جاي خودش ودوباره لاغر شدم پس نگران نباش .اصلا از زايمان هم وحشت نداشته باش چون يه حس ودرد خيلي قشنگه كه بعد ها ارزو ميكني كاش ميتونستي از اون صحنه هاي زايمانت فيلم داشته باشي.ايشالله كه هم خودت هم ني نيت سالم باشيد وموفق

مرسی عزیزه دلم . خدا کنه منم زودی هیکلم مثل اول شه اینطوری اصلا دوست ندارم بمونم . بهم کلی امید دادی ممنونم دوستمممممممممم

مامان بهی
17 اسفند 90 19:56

ایشالله چن زروز دیگه عکس آنیسا جونی رو بزارییییییییی راستی هرچی خریدم ماله شما

کودکانه های من
17 اسفند 90 21:55

عزیزم نترس

این جز اون درداست که شیرینه

خدا بزرگه،دعا میکنم برات گلم

سولماز
17 اسفند 90 21:57

امیدوارم به سلامتی فسقلت و یغل بگیری برای روزای سخت اماده باش

mamane Ali
17 اسفند 90 22:49

سلام عزیزم .. تو که خیلی نازززی .. از چی خجالت میکشی ؟؟ هفت ماهه ها رو ندیدی آخههه

الان فکر کنم نزدیک زایمانت باشهه .. من دو ماه پیش احساس الان تو رو داشتم .. استرس و نگرانی و یه ذوق خیلی خیلی بزرگ .. وقتی نینیت رو بغل میکنی و دست و پای کوچولوشو میبوسی ، قشنگترین احساس دنیا رو تجربه میکنی

نایسل
17 اسفند 90 22:59

عزیززز دلمم بوسس ایشالا نی نی ات از اونم خوشمل تر میشه

مامان انیسا
17 اسفند 90 23:41

سلام مرسی که به ما سر زدید در اولین فرصت لینکتون میکنم راستی اسم نی نی تون هم خیلی قشنگه بهتون تبریک میگم

مادرخانومی
18 اسفند 90 0:13

سلام عزیزم امیدوارم به سلامتی زایمان کنی و یه نی نی ناز بیاد تو بغلت یادت نره تواین روزای آخر بارداریت برای منو همه ی اونایی که حسرت این موقعیت تورو میخورن دعاکن

راستی اصلا هم چاقِ زشت نشدی! اصلا ناراحت نباش خیلی هم خوشگل شدی چون قبل بارداریت لاغر بودی بعد زایمانت راحت به همون هیکلت برمیگردی

مادرخانومی
18 اسفند 90 0:14

راستی یه سر به .::دردونه::.ی من بزن اگه مایل به تبادل لینک و گرفتن رمز بودی خبرم کن

مامان آراد(خاطره)
18 اسفند 90 1:31

سلام سمیرا جون...اول اینکه ازآشناییت خوش وقتم و اگه از وب ماهم دیدن کنی خوشحال میشیم... و دوم اینکه خیلی تپل شدن بهت میاد...نگران نباش توی 2.3 ما برمیگردی سر جای اولت.. من تو حاملگی از 48 کیلو رسیده بودم به 72 کیلو... ولی یعد زایمان برگشتم سر جای اولم

مامان محمد پارسا
18 اسفند 90 10:28

سلام عزیزم وای چرا خجالت گلم اصلا خجالت نداره من خودم دیدنی بودم

البته الان هم دست کمی از قبل ندارم اما 14 کیلو کم کردم

بیشترش ورم هست. فکر کن میری سر کمد لباسات هیچی اندازه ات نیست تازه میری خرید فروشنده یه نگاهی به قد و بالات میکنه می گه سایز شما نداریم

: D ولی همه اینا به داشتن یه نی نی ناز می ارزه نی نی نازی که خیلی ها آرزوشو دارن عزیزم برات دعا می کنم زایمان آسونی داشته باشی اگه سزارین بشی هم اصلا ترس نداره درد هم نداره موفق باشی گلم

مامان آینده ( آرزو)
18 اسفند 90 11:44

سلام عزیزم ممنون که اومدی ... میگم خجالت نداره که هر کسی وقتی حامله بشه همین طور میشه ... حالا اگه دوست داشتی بذار عکس الانت رو.....

پریسا
18 اسفند 90 14:37

ممنون که سر زدید

مامان مانی
18 اسفند 90 15:53

نازی

خوشگل خانوم پیشاپیش به عالمه بهت تبریک می گم که می خوای تا چند روز دیگه نی نی خوشگلتو بدنیا بیاری منتظر دیدن عکسهای نازش هستم

یه عالمه بوس

مامان و بابای الیسا
19 اسفند 90 1:27

سلام عزیزم. خیلی هم نازی. خوب همه مامانا قبل مامان شدن تپلی میشن . نکنه انتظار داری بابا ها تپل شن. الیسا جون میبوستت. به ما سر بزن. با اجازه لینکت میکنم

ادی
19 اسفند 90 18:45

اینقدرها هم چاق نشدی عزیزم

نایسل
19 اسفند 90 23:26

دخترت دنیا بیاد دیگه نمیتونی بیای پیش ما مارو یادت میره

شهره
19 اسفند 90 23:55

سلام سمیرا جون...من مامان ساغر هستم... خوشحال میشم از وبلاگ دخمل من هم دیدن کنین... راستی همین جوریشم نانازی... ایشالا به سلامتی نی نی تو توی آغوشت میگیری.

خاله هدي
25 اسفند 90 10:38

بابا هيكلت كه عاليه دختر! الان كه اومدم فكر كنم ني ني هم اومده و هيكلت خيلي بهتر شده باشه. تبريك ميگم ماماني

♥♥آنیسا فسقلی♥♥

نی نی من اینجا 7 ماه و نیمشههه

نظرات (46)

مطلب بعدی

مطلب قبلی