عکس های 7 ماهگی
عزیزه دلم امروز اومدم یه سری از عکس هایی که خیلی دوسشون دارم برات بزارم شیرین عسل من
عشقم خیلییییییییییییییی ددری شدی تا میخوایم بریم بیرون یا لباس بیرون میپوشیم شروع میکنی خندیدن و پشت سر هم دد دد گفتن . تا میایمم تو خونه لب ور میچینی و گریه میکنی
اینجا با بابایی بعد از طهر گذاشتیمت تو کالسکه بردیمت پارک سر کوچه مامان بزرگت اینا ولی تا رسیدیم شما خوابت برد :
اینجا دخملم داره میره مهمونی خونه باباییش
دختر شیطون من عاشق تلفن و تا چشم من و دور میبینه خودشو میرسونه به تلفن و شروع میکنه به خوردنش :
وقتیم مچش و میگیرم و میگم مامانی داری چیکار میکنی اینجوری سر من گول میماله که برش ندارم :
وقتی آنیسا صبح از خواب بیدار میشه و منتظره بغلش کنم قربون اون چشای خوشگلت بشمممممممممم من :
عشقه من رو تاپش خوابش برده
خلاصه اینکه تمام زندگیمون و پر عشق و لذت کردی این روزا . چقدررررررر با تو بودن خوبه . خدایا شکرت مرسی