عشق ما آنیساعشق ما آنیسا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

♥♥آنیسا فسقلی♥♥

مسافرت شمال و درد دل با دخملم

1391/6/21 2:34
نویسنده : سمیرا
1,079 بازدید
اشتراک گذاری

عشقم چهارشنبه هفته پیش با دوتا از دوست جونای مامان بابا ( مهدی و مهلا ) رفتیم شمال سمت فومن و ماسوله من اولش اصلا راضی نبودم میترسیدم دخمل گلم اذیت شه . ولی آخه باباییمگناه بود خیلی دلش میخواست بره برای همین منم قبول کردم چهارشنبه بعد از ظهر ساعت 6    16/06/1391  ما راهی شمال شدیم تو راه نرسیده به قزوین پنچر کردیم و یکم طول کشید تا برسیم فومن شما یه کوچولو گریه کردی تو ماشین که من خیلی ناراحت شدم ولی زودی با همکاری خاله مهلا خوابت برد اونجاااااااااا خیلی به هممون خوش گذشت توام انقدر خانوم بودی کع نگو رفتیم ماسوله برات جوراب بافتنی خریدم کلی بهت خوش گذشت یه روزم رفتیم انزلی لب دریا . قربونت برم دریا رو دیدی تعجب کرده بودی مامانی.

اینم عکس تو ماشین شما خانومی با بابایی :

عاشق جفتتون به خدااااااااااااااااااااااا. 

هرروزی که میگذره خانوم تر و ماه تر و از همه بیشتر خوردنی تر میشی . واقعا شیرین شدی و من هرروز شیرینی تورو بیشتر حس میکنم با تمام وجودم دوست دارم آنیسام .

نمیدونم چجوری بگم دوست دارم ولی اینو بدون تو برا من و بابایی با ارزش ترین و عزیزترینی . اینو همیشه بدون حتی اونوقتی که بزرگ شدی و به نظرت من فکرم قدیمی اومد و جلو روم وایسادی گفتی : مامان داری اشتباه میکنی من عاشق تک تک سلولای بدنتم و همون موقع حتی اگه از دستت عصبانی باشم برام عزیزتریت موجود روی زمینی .

اینو باور داشته باش که هیچ کس هیچ کس به اندازه من و بابایی نمیتونه عاشق تو باشه دختر گلم . نمیدونم چرا اینارو الان نوشتم ولی ........

دوست دارم خانومی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مریم مامان نخودچی
21 شهریور 91 7:01
سمیرا چت شده خولهر جون .... نمیدونم وقتی داشتم میخوندم اشک تو چشمام جمع شد ... من بهت قول میدم انیسا تو و بابایشو از دل و جون میپرسته ... دوست دارم....
مامان نیره
21 شهریور 91 8:23
سلام خوش اومدین به استان زیبای ما . خوشحالم که بهتون خوش گذشت.
خاله مرمر
21 شهریور 91 10:11
ماشاالله هزار ماشاالله آنیسا جون روز به روز داره خوشمزه تر میشه. مامانی همیشه به سفر.
مامان نفس طلایی
21 شهریور 91 10:52
همیشه به گردش
نیلوفر
21 شهریور 91 11:56
سلام همیشه به گردش و خوشی خانومی، آنیسا جونی منم خیلی دوست دارمتا
یک عاشقانه آرام
21 شهریور 91 14:35
ماشالله... سمیرا جون من همون نسترن یک عاشقانه آرامم دیگه.نگرانم نباش فعلا اون وبلاگ نی نی دومو نمینویسم.
مامان ترانه
21 شهریور 91 15:06
خوش باشید
مامان دخملی
21 شهریور 91 23:31
سلام عزیزم همیشه به گردش خوش باشی عزیزم
راضیه
22 شهریور 91 2:37
سلام گلم مثل همیشه دوست داشتنی شدی از دور میبوسمت راستی سمیرا جون اگه ناراحت نمیشی من چند تا از عکسای آنیسا جونم رو بردارم واسه گوشیم به خدا شاید باورتون نشه ولی خیلی دلم براش تنگ میشه ایشالا همیشه شاد باشین
مامان همای مسیحا جونی
26 شهریور 91 12:00
فسقلی جون دیگه داری واسه خودت خانومی میشی قدر مامان بابای مهربونتو بدون عزیز دل همه
مامان آراد(خاطره)
26 شهریور 91 14:52
سلام خانومی.. همیشه به سفر .. ایشالا که همیشه خوش باشین