سفره خونه و شهر شادی
عزیزه دلم دیروز با عمه و عسل ( دختر دایی بابا ) تصمیم گرفتیم بریم بیرون حوصلمون سر رفته بود آخه باباتم شیفت بود شب نمیومد . برای همین اول رفتیم سفره خونه تو خیابون چمن بهت خیلی خوش گذشت یه باغ بود با یه حوض خوشگل پر از فواره کلی کیف کردی دخترم . عسلم یعه چند تا ازت عکس خوشگل گرفت :
ای جونم قربون دستای قشنگت فدای انگشتات :
بعدش با عمه رفتیم شهر شادی بالای هایپر مارکت کارتتم شارژ کردیم هر چی خواستی بازی کنی تو هم تمامممممممم وسایلی که میتونستی سوار شدی :
نمیدونم چرا تا سوار اینا میشدی اخم میکردی :)
از سوپر مارکت اون پایینم عمه برا روز دخترت یه قمقمه خوشگللللللللل خرید خیلی ناز بود عسلم مبارکت باشه فدات شم . بعدا عکسشو برات میزارم دیگه مامان یادش نمیره برات آب بیاره میریم بیرون . همیشه یادم میرفت .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی