عشق ما آنیساعشق ما آنیسا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

♥♥آنیسا فسقلی♥♥

39 روزگی آنیسا

سلام دوستای گلم . عاشقتونم مهربونا . به خدا این نی نی واسه من وقت نزاشته که یه سر بیام پای نت . انقدر بد اخلاقه همش سرم داد میزنه . دعوام میکنه بابا من تو زندگیم از هیچ کس حساب نمیبردم ولی از این دختری عین چی میترسم . تا داد میزنه خبردار وای میسم حال و روزم دیدنیه واقعا . از کمبود خواب دیگه دارم میمیرم اینم عکس 39 روزگی دختر مامان سالی یه دفعه اینطوری آرومه به خدا ...
3 ارديبهشت 1391

نی نی و باباش تو بیمارستان

وای سلااااااااااااااااام بچه ها ببخشید دیر اومدم این کوچولو نمیزاره ما آب بخوریم . حسابی سرمون گرمش شده . واییییییییییییی اگه ببینیدش . عین فرشته ها میمونه . امروز 3 روزه شد . ببخشید همه کامتنانونو دیدم ولی نمیتونم الان جواب بدم زودی میام پیشتوووووووووووون . دوستوووووووووون دارم   آنیسا و باباش تو بیمارستان       ...
27 اسفند 1390

بابایی

باباییییییی ما شما رو عین دیوونه ها دوست داریم یه کم مارو تحویل بگیر بد اخلاققققققققققققققققق جدیدا بد نگام میکنی میترسم . البته ما هم جدیدا شوره دل نازکی رو در اوردیم میدونم ولی چیکار کنم دست خودم نیست . درک کن خوببببببببببببببببببببببببببببببب خلاصه اینکههههههه مهربون باش یکم . میدونم تقصی خودمه قول میدم درست شم بزرگ شم راستی آنیسا این وبلاگو برا تو ساختم یا بابایی ؟ ...
18 اسفند 1390

بیمارستان

امروز از هفته 40 ام 1 روز گذشت و این دخملی ما قصد اومدن نداره انگار . دیگه هر روز صبح تلفنم 30 بار زنگ میزنه و همه میپرسن :سمی نیومد این دخملت ؟ هر چی بهش میگم مامانی بسه دیگه نفسم بالا نمیاد بیا دیگهههههههههههه گوش نمیده . نمیدونم با چه زبونی بحرفم باهاش . امروز رفتم دکتر و از نی نی نوار قلب گرفتن . آخیییی تا حالا انقدر یه دل سیر صدای قلبش و گوش نکرده بودم .خانم دکتر گفت از امروز هر روز باید بیای تا از نی نی نوار قلب بگیریم که اگه خدای نکرده صدای قلبش ضعیف شد باید سریع  سزارین شی . ببین مامان اداهاتووووووو ؟ قربونت برم که از الان داری خودتو لوس میکنی .  پیمان میگه سمیرا جشن دندونی نی نیم بگیریم با به دنیا اومدنش . خ...
18 اسفند 1390

نی نی من اینجا 7 ماه و نیمشههه

همه هی بهم میگن اگه راست میگی عکس الانت و بزار . میخواین بهم بخندینننننننننننن؟ پیمان همش تو خونه میگه پرنسس فیونای من آخه خیلی توپولی شدم . این عکسم واسه یه ماه و نیم پیشه . تازه الان بدترم شدم ولی عکسشو نمیزارم آخه خجالت میکشمممممممممممممم راستییییییییی الان که داشتم تو اتاق وب گردی میکردم یه دفعه دیدم صدای جیغ یه خانومه میاد رفتم دم پنجره دیدم با شوهرش دعواش شده . شوهرشم نی نیه خانوم رو که 1 یا 2 ماه داشت و گرفت داشت میرفت . زنه التماس میکرد جیغ میکشید میگفت : تو رو خدا بچم و بده اونم یه دونه گذاشت تو گوش خانومه و رفت سر کوچه . خانومه هم  همش خودش . میزد . الان یه ساعته انقدر گریه کردم باورم نمیشد اصلا . حالم خیلی بده...
17 اسفند 1390