بازی های شبانه آنیسا و اولین بافتنی مامان و کادو های پاییزه
عزیزه دلم من و تو به خاطر کار جدید بابا یه شب در میون خونه تنهاییم. شما هم آخر شب بدجوری حوصلت سر میره برای همین من و تو شبایی که بابا نیسا با هم بازی اختراع میکنیم . از این رو من چند روز پیش رفتم با عمه و اینا رو از لوازم تحریریه سر کوچه خریدم : اینم اولین کلاژ آنیسا خانوم . مامان میبرید بعد آنیسا میچسبوند و مامان روشون طرح میکشید این هم نتیجه زحمت مادر و دختر : اینم آنیسا خانوم متفکر : الهی قربون دختر خلاقم برم من . دیروز با بابایی داشتیم فیلم میدیدیم دیدم ییهو اصلا طدای تو نمیاد اومدم دیدم داری از بازی های قبلیت برای خودت بازی جدید درست میکنی . این باز برا 3 سال به بالاس اما تو تمام اشکال و دقیق مینداختی تو جای خودش . او...
نویسنده :
سمیرا
1:35