عشق ما آنیساعشق ما آنیسا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

♥♥آنیسا فسقلی♥♥

تولد 6 ماهگی و واکسن 6 ماهگی و ختم انعام

سلام آنیسام ببخشید مامانی دیر به دیر وبلاگت و آپ میکنم خانومی ولی سعی میکنم همه چیزایی که اتفاق میفته یادم بمونه و برات بنویسمشون خوب اول از همه تولد 6 ماهگیت مبارک باشه فرشته کوچولوی مامان دخترم دیگه خانوم شده بزرگ شده نیم ساله شده قربونت برم من ایشالله تولد 100 سالگیت از کارای جدیدت بگم که انقدر خوردنی و شیرین شدی که نگووووو .اصلا نمیتونم برات توصیف کنم چقدر هر روز شیرین تر از روز قبل میشی دیگه الان همش برا ما صحبت میکنی و آواز میخونی از خنده هات بگم که منتظری یه پخ بهت کنیم کلی بخندی خانومم عاشق باباتی از در که میاد تو همچین به پهنای صورت بهش میخندی و براش دست و پا میزنی که بغلت کنه که من حسودیم میشه . خدارو شکر غذاتم که شروع کردم...
26 شهريور 1391

مسافرت شمال و درد دل با دخملم

عشقم چهارشنبه هفته پیش با دوتا از دوست جونای مامان بابا ( مهدی و مهلا ) رفتیم شمال سمت فومن و ماسوله من اولش اصلا راضی نبودم میترسیدم دخمل گلم اذیت شه . ولی آخه باباییمگناه بود خیلی دلش میخواست بره برای همین منم قبول کردم چهارشنبه بعد از ظهر ساعت 6    16/06/1391  ما راهی شمال شدیم تو راه نرسیده به قزوین پنچر کردیم و یکم طول کشید تا برسیم فومن شما یه کوچولو گریه کردی تو ماشین که من خیلی ناراحت شدم ولی زودی با همکاری خاله مهلا خوابت برد اونجاااااااااا خیلی به هممون خوش گذشت توام انقدر خانوم بودی کع نگو رفتیم ماسوله برات جوراب بافتنی خریدم کلی بهت خوش گذشت یه روزم رفتیم انزلی لب دریا . قربونت برم دریا رو دیدی تعجب کرده بودی ...
21 شهريور 1391

عکسهای جدید دخملممممممممممم

ببخشید این چند وقته دیر به دیر میرسم بیام وبلاگت و آپ کنم دخملم برا همین اومدم یه چند تا عکس خوشگل ازت که خیلی عاشقشونم برات بزارم قربوننننننننننننننننن پاهای نازت برم من ماشالله ماشالله راستی عمه گلریزت برات 2 تا کوله پشتی خیلی خیلی خوشگل خریده دست گلش درد نکنه مامان که عاشقشون شد اینم عکسش . مبارکت باشه مامانی ...
12 شهريور 1391

شعر ماه تولد تو

مامانی امروز این شعره به چشمم خورد انقدر به دلم نشست که نگو یاد روزای اولی که اومده بودی تو بغلم افتادم چه روزایییییییییییی بود چقدر داره زود میگذره چقدر داری زود بزرگ میشی میخوام قدر تک تک نفسهایی که داری کنارمون میکشی رو بدونم  با تمام وجودم دوستت دارم و برام عزیزی. خدایا مرسی که من و لایق دونستی همچین فرشته ایی رو بخشیدی بهم تو رو به بزرگیت قسم فقط برام نگهش دار صحیح و سالم و خوشبخت دیگه هیچی نمیخوام قول قول قول اینم شعره : ماه تولد تو کدوم ماه قشنگه؟ لباسی که طبیعت   تنش کرده چه رنگه؟ به دنیا اومدی تو آخرای زمستون ماه قشنگ اسفند آخر برف و بارون خورشید آروم آروم داشت برفا رو آب می کرد ...
11 شهريور 1391

تولد 5 ماهگی نفسم

دختر گل من 5 ماهش تموم شد و وارد 6 ماهگی شددددددددددددددددددددددددددد عاشقتممممممممممممممممممممممممم نفسم . تولدت مبارک باشه خانومی گلم . بوووووووووووووووووس   ایشالله 100 ساله بشی دختر گل من .  
2 شهريور 1391

شهر کتاب و پارک و دکتر

امروز بعد از ظهر بردمت برای چکاب ماهانت عزیزم . دکترت خیلییییییییییییی راضی بود خدارو شکر گفت فعلا لازم نیست براش غذا شروع کنین تا ماه دیگه ولی من چون عاشق غذا دادن به توام گفت حریره بادوم و فرنی اشکال نداره. فطره آهنتم شروع کرد گل من. حالا سره وقت جدول رشدت و از روز اول تا الان برات مینویسم . بعدشم با بابایی رفتیم شهر کتاب . ماشین و که پارک کردیم یه پارک اونجا بود هوس کردیم یه کم قدم بزنیم بعد بریم شهر کتاب توام انقدر ذوق کرده بودی از دیدن فواره ها که نگو . هر کاری کردم نتونستم ازت عکس بندازم همش به فوارهها نگاه میکردی . اینم عکست تو پارک که همش حواست به فواره ها بود : بعدشم رفتیم شهر کتاب من برای شما 3 تا کتاب خریدم ایناهاش :...
24 مرداد 1391

اولین غذا خوردن دخملی

عزیزه دلم امروز تصمیم گرفتم یه کم بهت غذا بدم آخه گناهیییییییییییییی هر وقت ما داریم غذا میخوریم انقدر دست و پا میزنی که نگو دلم ضعف میره برات . تا نگات میکنم زبون خوشگلت و میکشی دور و دهنت و هی ملچ ملوچ میکنی و  من کوفتم میشه هرچی میخورم . خلاصه اینکه چند  تا بادوم خیس کردم و برات حریره بادوم درست کردم . وای که با چه لذتی میخوردی دست من و محکم میگرفتی تو دستت که نکنه قاشق و از دهنت بیارم بیرون . تا اینکه دوباره قاشق و پر کنم یه عالمه دست و پا میزدی و دستت و میوردی جلو قاشق و از دستم بگیریییییییی . وای مامان من مردم برات انقدر ذوق کردم از غذا خوردنت چقدر لذت داره غذا دادن به تو . کلا دونه دونه نفس کشیدن در کنار تو پررررررررررر لذ...
24 مرداد 1391

جمعه اولین پیک نیک آنیسا

بلاخره بردیمت برای اولین بار پیک نیک عشقم رفتیم باغ کلی تو آب بازی کردی و بهت خوش گذشت عزیزم اصلا اذیتمون نکردی گل من . خیلیییییییییییییی خوش گذشت اینم عکسات : اینجا بابایی استخرت و باد کرد کلی آبتنی کردی مامانی : بعدشم رفتی یه عالمه خوابیدی گلم .بعدم گذاشتمت تو کالسکت و کلی تو باغ چرخیدی اینم عکست کنار استخر : خیلییییییییییییی خوش گذشت من و باباییم کلی شنا کردیم اینم از اولین پیک نیک دختر گل مننننننننننننننننننننننننننننننننننن   ...
14 مرداد 1391

نامزدی خاله شقایق

سلام مامانی چند روزه نیستیم آخه سرمون خیلییییییییییی شلوغه یه عالمه مهمون داشتیم نامزدیه خاله شقایقت بود که بلاخره به خوبی برگزار شد . توام خیلییییییییییی خانوم بودی و تو این مدت خیلی همکاری کردی . خاله شقایق مبارک باشه ایشالله با عمو کامران یه زندگی خوب خوب خوب داشته باشینننننننننن اینم عکسای تو : این عکس روز قبل نامزدیه با گیفتای خاله شقایق که درستش کرده بودیم : اینم عکس شما روز نامزدی خوشگل مامانننننننننن اینم بابایی در حال امضا کردن دفتر بله برون خاله شقایق : مبارکههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه ...
14 مرداد 1391

جدیدترین مدل خوابیدن

الهی فدات شم امروز صبح از خواب که پاشدیم  من یکم آشپز خونه کار داشتم تورو گذاشتم تو تختت من رفتم به کارام برسم یه نیم ساعت گذشت دیدم اصلا صدا آغو آغونت نمیاد اومد تو اتاق دیدم عزیزمممممممممم دخملم خوابش برده تازه چه شکلی تا حالا اینطوری نخوابیده بودی . اینم عکسی که همین 5 دقیقه پیش ازت گرفتم گل من : ...
8 مرداد 1391