عید دخملی سال 1392
عشقم چند وقت بود نرسیده بودم برات از عید و تعطیلات عید بنویم که با تو چطوری گذشت . شیرین ترین عید عمرم بود چون توام با ما بودی یکم شیطونی میکردی ولی باز همین بودنت خوب بود عزیزم . خوب امسال عید ما 6 روز اول و تنها بودیم برا اینکه بابا جون شما شیفت بودن یعنی 6 روز باید کامل میموندن سر کار 6 روز هم کامل میموندن خونه . برای همین ما هم تمام وسایلمون و روز اول عید بعد سال تحویل جمع کردیم و هول هولی رفتیم عید دیدنیامون و کردیم برای اینکه بابا ساعت 8 باید سر کار میبود و رفتیم بعدش موندیم خونه بابایی محمدت اینا . تو تمام این روزا کلی با خاله هات خوش گذروندی آخه اونا حتی یه نکن بهت نمیگن و اعتقاد دارن بچه هر کاری دوست داره میتونه بکنه چیزیرم که نمیخو...
نویسنده :
سمیرا
16:50